چند وقت پیش خواهرا رفتیم استخر و وقتی برگشتیم وضعیت قرمز بود. نگم براتون که چه به روزم اومد.
دیگه گفتم محاله این موقع ها برم استخر.
تا اینکه ۴ شنبه با خواهر کوچیکه رفتیم استخر از ۱۲ حدودا تا ۴ تو آب بودیم وقتی رسیدم خونه رفتیم wc و دیدم ای بیچاره سمیرا وضعیت قرمزه.
خیلی داغون شدم خلاصه....
تولد گل پسرم بود براش دوچرخه خریدیم. باباش چند وقتی بود می گفت دوست دارم براش دوچرخه بخرم اما نو باشه نه دست دوم.
منم خبر از قیمتها نداشتم ۱ ماه قبل تولدش از دی.جی.کالا سرچ کردم دیدم ۴۰۰ تا ۶۰۰ اینا چیز خوب گیر میارم اما اشتباهی رفته بودم ۳چرخه هارو دیده بودم. دوچرخه از ۹۰۰ به بالا بود.
دیگه خوانوادم زودتر کادوشون رو نقدی دادن خواهر شوهرمم نقدی ریخت به کارتم پدر شوهرمم ۵۰۰ ریخت براش و پول دوچرخه جور شد. هر چند من خودم ردیفش کرده بودم.
۱ میلیون و ۱۵۰ پولش شد.
سایز ۱۶ خریدیم سایز ۱۲ اصلا اندازش نبود.
خودمم تازه سوار دوچرخش شدم
۳ شنبه ۹ مهر تولدش بود. همون روز رفتیم خریدیم براش و مامان و خوهر بزرگه و کوچیکه پیشم بودن یه کیک کوچیک خریدیم. ۵ شنبه ولی خانواده همسر رو دعوت کردم ۱۵ نفری می شدن دیگه شام جوجه دادیم و کیک بزرگ هم براش خریدیم به سفارش خودش روش توت فرنگی زیاد داشته باشه. باباش ۳ یا ۴ تا قنادی رفته بود تا بالاخره پیدا کرده بود.
حالم خیلی بده الان از شدت درد. جالبه دیروز خونرویزی کامل قطع شده بود امروز از ۴ دوباره شروع شد با درد شدید انگار روز اوله
سلام سمیرا جون تو رو خدا یه پست دیگه بزار هر روز که سر میزنم بهت با وضعیت قرمز مواجه میشم
سلام عزیزم، همین الان می ذارم
عزیزم تولد گل پسرت با تأخیر مبارک
ممنونم خانمی
سلام تولدش مبارک
ممنونم عزیزم
تولدش هزاران بار مبارک
چه خوب که دوچرخه دار شد... اصلا چه معنی داره پسر داشته باشی و دوچرخه نداشته باشه...
همچین مواقع حوله گرم بذار رو شکمت... دردهات رو آرومتر میکنه...
اصلا حوا یه جوری حالم خراب بود اصلا فکرم به هیچی جز مسکن نمی رسید.
قربونش برم خیلی خوشحال شد البته من بیشتر