خداروشکر حالم خیلی بهتره. اما نمی دونم چرا وقتی مریض می شم همه دردهام با هم بروز می کنن.
مثلا قبل این بیماری من برای گوشم دارو مصرف می کردم و قطره.
دوره درمانم تموم شده بود و ظاهرا گوشمم خوب شده بود بلافاصله بعدش درگیر این بیماری شدم. ۲ روز بعدش که عادت شدم. ۵ روز پیش گوشم دوباره درد گرفت و از اون روز صدای وزوز می شنوم اما دیگه آنتی بیوتیک نخوردم قطره هامو گفتم همسر خرید دارم می ریزم تا شنبه برم پیش یه متخصص ببینم چکار باید بکنم. ۴ روز قبل هم دستم که دچار سندرم تنیس آلبو شده بود شروع کرد به درد. ۳ روزم درگیر درد دستم و پماد زد بودم نتونستم بشینم پای کار. الان خداروشکر دستم خیلی بهتر شده. گوشم همچنان وزوز داره. یک مقدار کمی هم ضعف جسمی دارم اما روی هم رفته احساس بهتری دارم.
دیشب برای اولین بار با همسر لازانیا پختیم خیلی خوب شد و خوشمزه. تو فر نذاشتم، تو ماهیتابه سیب زمینی چیدیم بعدش لازانیا رو روی سیب زمینی گذاشتیم و با شعله کم ۱ ساعت پخت عالی شده بود. شیر و کره نداشتم برای سس بشامل روش اما بدون سس هم عالی شده بود. برای ناهارم ازش موند که با پسرم خوردیم برای شامم ناهید جون برامون قیمه گذاشته خیلی خوشحالم که لازم نیست شام بپزم.
این هفته هم پسرم رو نفرستادم که اگر خدایی نکرده ک.رونا هم داشته باشم دوره قرنطینم تموم شده باشه و ناقل نباشیم.
منی که عادت داشتم آخر هفته هام در سکوت و آرامش خونه بودم این ۳ هفته که پسری رو نفرستادم یکم خیلی کم بهم سخت گذشت، دلم می خواد ۱ روز از صبح تا شب ولو بشم و دست به سیاه و سفید نزنم.
اما خداییش پسر من عالیه اصلا اذیت نمی کنه، حرف گوش کن و مودبه خیلی دوسش دارم. یه حرفایی بهم می زنه یه کارایی می کنه می خوام درسته قورتش بدم.
واقعا وجود پسرم باعث شد حالم زودتر خوب بشه. چند روز پیش بیدار شده بود لم داده بود به من باباش اومد گفت بابا خداکنه حال مامانم زودتر خوب بشه
خداروشکر که بهتری ... شاید چون بدن آدم ضعیف میشه مشکلات دیگه شم بروز میکنه انشاالله همیشه خوب و سرحال باشی
ممنونم عزیز دلم، رفتم امروز تست انتی بادی دادم