فعلا همه چی برام متوقف شده، هم رژیم، هم یوگا، هم اموزش افترافکت
به شدت سرم گرم کار تدوینه و متاسفم که نتونستم زمان بندیم رو درست کنم تا به همه کارهام برسم.
پنجشنبه هفته پیش وقت لیزر داشتم، بعدش دیدم اونجا خال هم بر می دارن چندتایی تو گردنم خال داشتم و صورتم برام برداشتن، متاسفانه هروقت می رم اونجا کلی معطل می شم. وقت لیزرم ساعت ۱۲ بود من ساعت ۴ از اونجا اومدم بیرون.
جمعه هم با همسر سر یه مساله کوچیک دعوامون شد زنگ زدم مشاور و ۳ ساعت داشت با من و همسر حرف می زد خداروشکر الان خوبیم با هم.
شنبه بیدار شدم از خواب کمی آبریزش بینی داشتم و بی حالی سرماخوردگی، دیگه رفتم تو قرنطینه، پسرم رو هم نفرستادم خونه بابابزرگش، خانوادمم ندیدم
البته ۳ شنبه شب دیگه احساس بهبودی داشتم تا الان حالم خوبه
شنبه ۲ هفتم تموم می شه.
فقط نگرانم که می گن این نوع دلتا یهو می زنه به ریه و طرف می بینی حالش خوبه اما ۴۰ یا ۵۰ درصد ریش درگیره. امیدوارم که واقعا خوب شده باشم
خداروشکر اوضاع مالی داره بهتر می شه، حال خودمم خوبه
تقریبا ۲ ماهی بود یبوست خیلی اذیتم می کرد، چون تا زمان یائسگی باید شبی ۱ قرص آهن ۱۰۰ بخورم، همین باعث یبوست می شد که دکتر بهم لاکسی ژل داده بود اما حقیقتا فراموش می کردم خوردنش رو و دوست نداشتم بدنم شرطی بشه و عادت کنه به خوردن داروهای ملین. از سبک غذاییمون هم خیلی ناراضی بودم شبها غذامون اکثرا برنجی و ناهار هم از باقیمانده شام می خوردیم. دیگه این تیرویید کم کم داشت منو چاق می کرد به خودم اومدم دیدم ۷ کیلو اضافه وزن دارم و یبوست شدید.
۲تیر از لی.مومی رژیم گرفتم و از ۱۲هم اینا شروع کردم، واقعا راضی ام هم گشنگی به اون صورت نمی کشی، هم مواد مغذی زیادی تو رژیم هست و بدنت کم نمیاره.
من که خداروشکر یبوستم از بین رفته
حالا ۲۱ روز رژیمش طول می کشه در کنارش هم یوگا انجام می دم خیلی خوبه.
فسقلی این هفته هم خونس چون عمه و خانوادش بازم سرما خوردن، ۲ ماه پیش کرونا گرفته بودن دختر و پسر و عروسش خودش جواب تستش منفی بود اما این دفعه هم گویا کرو.ناس
خدا به خیر بگذرونه
هیچ فایده ای نداره این زندگی
دیگه بریدم
خستم خیلی....
ای کاش می شد زندگیم همین لحظه تموم شه
حالم بهتره... امیدوارم به روزای روشن
امروز داشتم با خواهر بزرگه حرف می زدم، گفت آبجی کوچیکه که رفته بودن شمال با مادرشوهرش و نمی دونم کی رفتن پیش فالگیر، حالا گفتا من یادم نمیاد جریان چی بود حافظه کوتاه مدتم انگار خراب شده، خلاصه خواهر کوچیکه گفته بوده منو و خواهرام به هر دری می زنیم، خیلی زحمت می کشیم ههمون، اما همیشه هشتمون گرو نه مونه، هیچ کدوم از لحاظ مالی اون ارامش کافی رو نداریم با اینکه هممون پا به پای شوهرامون کار می کنیم،
بهش گفته بود تو ۲ تا دعا داری، یکیش از طرف خانواده شوهرت، یکی هم برای مامانته که روی زندگی همتون تاثیر داره.
راستش رو بخواهید من اصلا اعتقادی به این حرفا ندارم اما مدتی بود یه چیزایی تو ذهنم می رسید اما پر و بال بهش نمی دادم.
یعنی من از ۱۸ سالگی دارم کار می کنم، خداروشکر بد هم در نمیاوردم الان بگو ۱۰۰۰ تومن پس انداز داری ندارم متاسفانه.
آخ اگه بدونید اون ۳ ماهی که همسر کارش گرفته بود من چه آرامشی داشتم، همین که شبا فکر و خیال پول و کار نداشتم ، هر چی لازم داشتم و مدتها از خودم دریغ می کردم می خریدم، اصلا فکرش رو نمی کردم دوباره برگردیم به سر خط و گرفتاری، دوباره بیکار شدن همسر، منم که وضع گردنم اینجوری، کار تدوینم که خوب نصبت به قبل کرونا خیلی کم شده و جوابگو نیست واقعا.
می شه دعا کنید این دفعه کار همسر درست و حسابی بگیره
یه چیزی بگم، چند وقت پیش تو وبلاگ یه عزیزی خوندم که فکر خود.کشی به سرش زده بوده، خواستم اعتراف کنم تو ماه اخیر به قدری بی تاب و تحمل شده بودم و اعصابم بهم ریخته بود که بارها و بارها به خود.کشی فکر کردم، اگر فسقلی نبود، اگر نبود احتمالش خیلی زیاد بود راحت کنم خودمو از این زندگی که مدام باید سگ دو بزنی توش.
این مدتی که نبودم سخت درگیر انجام کارهای تدوین عقب افتاده بودم، کار که یه مدت نبود بعدش خداروشکر سرازیر شد کارا، اما یکم تنبلی باعث شد شدیدا تحت فشار باشم، چون همزمان ۴ تا عکاسی کار فرستاده بودن، همشونم عجله داشتن
خداروشکر افتادم روی روال کاری
یوگا رو سعی می کنم هر روز اونجام بدم
و اینکه دارم یه لیست تهیه می کنم بچسبونم به دیوار و کارهایی که انجام می دم رو تیک بزنم روش.
مثلا خوردن ۱ حبه سیر هر روز. ۸ لیوان آب" دایره های تو خالی کشیدم هر لیوانی که خوردم یه تیک بخوره. بازی با فسقلی "حداقل نیم ساعت مفید". آموزش افترافکت. تدوین حتما با پریمیر. ورزش کردن
یه مدت طبق لیست جلو می رم تا انشاالله همشون تبدیل به عادت مفید روزانم بشن
البته هنوز کامل نشده.
مثلا من ۳ تا ست ۵ دقیقه ای باید ورزش گردن هم انجام بدم باید اضافه کنم.
دیگه همین فعلا